کیارشکیارش، تا این لحظه: 16 سال و 2 ماه و 22 روز سن داره

روزهای خوب کودکی

كيارش ومهدكودك

به خاطر اينكه مامانم مريض شده وبايد استراحت كنه مجبور شدم كه كيارش رو ببرم مهدكودك تا عادت كنه اونجا بمونه.واقعا تو اين روزها كه مادرم مريض شده قدرشو بيشتر از هميشه مي دونم و به خاطر همه روزهايي كه كيارش رو پيش خودش نگهداري مي كرد تا من بتونم درس بخونم و سركار برم بي نهايت ازش ممنونم وآرامش اون روزها رو از مادرم دارم كه اميدوارم زودتر خوب بشه ومثل هميشه آرامش رو به خونواده هديه بده. الان چهار روزه كه كيارش رو مي برم مهد .خوشبختانه مهدكودك جديد خيلي بهتر از مهد كودك سابقيه كه كيارش رو براي كلاس نقاشي اونجا مي برم .اينجا مدير مهد به خودم اجازه مي ده كنار كيارش باشم تا كيارش كم كم به محيط جديد عادت كنه .خلاصه كيارش هم با اين شرايط كه البته...
18 فروردين 1391

نوروزي كه گذشت

عيدنوروز هم گذشت .اولين روزهاي بهار كه هميشه برامون پر از خاطره بوده وهست و چقدر زيباست نوروز وهمه روزهايش.امسال خيلي عيد شلوغي داشتيم واقعا سرم شلوغ بود .از يك طرف مهموني ها و ديد و بازديد ،از طرف ديگر مسافرت كوتاه و سه روزه اي كه به آبادان داشتيم ،مريضي مامانم به خاطر ديسك كمر و استراحت مطلق شدن مامانم تا دو ماه ،سركار اومدنم و بازهم مشكل قلبي پدربزرگم كه تو اين ايام شديدتر شده بود واقعا منو خسته كرد .روزهايي كه داشتم هم خوب بود هم بد ولي گذشت .باز هم عيد بود ومن هم عاشق اين روزها وبهار بودم وهمين باعث شد كه بتونم با اين روزها وآدمهاش همراه بشم و سعي كنم بهم خوش بگذره. از كيارش بگم كه اونم حسابي سرش شلوغ بود اومدن عمه م‍‍...
18 فروردين 1391
1